داستان در کرمانشاه حدود سال ۱۳۱۳ میگذرد. سید میران سرابی مردی میانسال، مذهبی، متمول و رئیس صنف نانواهاست. آهو خانم نیز همسر اوست و ۴ فرزند دارند. طی ماجرایی پای زنی به نام هما که مطلقه، رقاص و زیباست به خانه آنها باز میشود. آهو در ابتدا به هما محبت میکند اما کمکم متوجه ارتباط بین هما و همسرش میشود و ...
تعداد مشاهده
(33)
نظرات
(0)